«هنرظریف رهایی از دغدغه ها»-نویسنده  مارک منسن –دسته روانشناسی- خودشناسی

کتاب هنرظریف رهایی از دغدغه ها، اثرمارک منسن، کتاب جذاب و غافلگیر کننده است که روشی نوین برای خوب زندگی کردن را به ما می آموزد این کتاب به شما یاد نمی دهد چگونه به دست آورید، بلکه قصد دارد نشان دهد که چطور ببازید و رها کنید.

کتاب هنرظریف رهایی از دغدغه، کتابی است که به شما می آموزد چطور می توانید در زندگی روی همه چیز به جز مهم ترین ها خط بکشید این کتاب برای تمام افرادی است که دوست دارند آگاهانه انتخاب کنند که به چه چیزهایی فکر کنند.

جملاتی از کتاب هنرظریف رهایی از دغدغه ها

مشکل واقعی این است: جامعه امروز ما از طریق عجایب فرهنگ گرا وشبکه های اجتماعی و خودنمایی و هی ببین  زندگی  من خیلی از زندگی تو جذاب تر است و ... نسلی را پرورش داده که عقیده دارد داشتن تجربیات منفی مانند اضطراب، ترس. گناه و ...اصلا خوب نیست. منظورم این است که اگر به خبر مایه (فید) فیسبوکتان نگاه کنید می بینید همۀ کسانی که آن جا هستند اوقات فوق العاده خوبی دارند

هشت نفر این هفته ازدواج کردند، شانزده ساله ای در تلوزیون ماشین فراری  برای تولدش هدیه گرفت،

یک بچه دیگر با ابداع برنامه ای برای دستمال توالت و تجدید خودکار آن درصورت تمام شدن، دومیلیارد دلار پول به جیب زده است حالا این طرف شما در خانه خودتان مشغول تمیز کردن لای دندان گربه ی خودتان هستید وبه این فکر می کنید زندگیتان حتی بیشتر از آنچه فکر می کردید ناراحت کننده است.

  • شما یک روز خواهید مرد. می دانم یک جورهایی این حرفم بدیهی ست، اما فقط خواستم به شما یادآوری کنم. شما و تمام کسانی که می شناسید به زودی خواهید مرد در این مدت کوتاه میان اینجا و آنجا، دغدغه های محدودی می توانید داشته باشید، درواقع خیلی کم. اگر بخواهید دغدغه هرکس وهرچیز را بدون تفکر آگاهانه تصمیم گیری داشته باشید، خب، دراین صورت به فنا رفته اید.
  • شما پیوسته با پیام هایی بمب باران می شوید که همیشه  دغدغه همه چیز را داشته باشید دغدغه خریدن تلوزیون جدید، دغدغه مسافرتی بهتراز مسافرت بقیه همکاران، دغدغه خرید محوطۀ چمن تزینی جلوی خانه و...
  • آنهایی که وحشت دارند دیگران چه فکری درباره شان می کنند، افرادی اند که نگاه منفی به خود دارند و می ترسند این واقعیت را در چهره ی دیگران ببینند .
  • صرف نظر از این که واقعا چقدر پول در می آورید، هرچه  بیشتربخواهید پول دارشوید بیشتر احساس فقر و بی ارزشی خواهید کرد.
  • مشکل کسانی که نقل و نبات توی جیب هایشان، سرشان را از دغدغه پر می کنند این است که چیز باارزش تری ندارند که دغدغه هایشان را به آن اختصاص دهند.
  • اگرخودتان را در وضعیتی می بینید که برای مسائل ابتدایی، پیوسته دغدغه بیش از اندازه ای دارید، مثلاً عکس فیسبوک جدید دوست پسر سابقتان، خالی شدن باتری های کنترل تلوزیون، از دست دادن یک فروش ویژه دیگر یکی بخر دوتا ببر برای ضدعفونی کننده دست،... و به احتمال زیاد خبر چندانی در زندگیتان نیست که دغدغه ی واقعی برایش داشته باشید.
  • کسی که فکر می کند همه چیز را می داند، هیچ چیزنمی آموزد 
  • رها کردن دغدغه به معنی بی اعتنایی نیست، بلکه به معنی پذیرش تمایزهاست.
  • این کتاب به شما یاد نمی دهد چطور به دست بیاورید یا بیندوزید ، بلکه یاد می دهد چطور ببازید و رها کنید. به شما یاد می دهد چطور سیاهه ای از زندگی تان بسازید و همه چیز جز مهم ترین را خط بزنید.به شما یاد می دهدچشم تان را ببندید ومطمئن باشید که می توانید خودتان را به پشت رها کنید، و اگر زمین خوردید، اشکالی ندارد. به شما می آموزد که دغدغه های کمتری داشته باشید.
  • رهایی از دغدغه ها ازنظر نویسنده به معنی بی اعتنایی یا سربه هوا بودن نیست. منسن می گوید رهایی از دغدغه ها یعنی پذیرفتن تمایزها، یعنی دغدغه داشتن چیزی که مهم است نه چیزی که فکر می کنیم مهم است و یا به ما گفته اند که مهم است.
  • لذت،خدایی دروغین است تحقیقات نشان داده است کسانی که انرژیشان را در لذت ظاهری متمرکز می کنند در نهایت مضطرب تر و ازلحاظ احساسی نامتعادل ترو افسرده ترمی شوند لذت سطحی ترین شکل رضایت در زندگی است و از این رو دسترسی به آن آسان است و از دست دادن آن راحت تر.
  • همین طور که پیرتر می شویم.کم کم متوجه می شویم بیشتر چیزها تاثیر ماندگار بسیار ناچیزی در زندگیمان داشته اند آن کسانی که قبلا آن قدر به نظرانشان اهمیت می دادیم، دیگر در زندگی مان حضور ندارند. دست های ردی که به سینه یمان زده  شد، گرچه در آن لحظه بسیار دردناک بود، در نهایت به صلاحمان بود. متوجه می شویم مردم به جزییات زندگی مان خیلی توجه نمی کنند
  • وقتی احساس می کنیم خودمان مشکلاتمان را انتخاب می کنیم، احساس توانمندی می کنیم. وقتی حس می کنیم مشکلات مان برخلاف میل مان برما تحمیل شده احساس قربانی بودن و آزردگی می کنیم.
  • یقین، دشمن رشد است. هیچ چیزی را نمی توان به یقین گفت مگر پس از آن رخ داده باشد.
  • مذهب بودایی می گوید چیزی که شما به عنوان خود می شناسید ساخته ای ذهنی و من درآوردی است و باید این تصویر راکه خود اصلا وجود دارد رها کنید.
  • برای این که رابطه ای سالم باشد، هردو نفر باید مایل و قادر به گفتن نه و شنیدن نه باشند.
  • ماهی ها نمی نشینند با خودشان فکر کننداگر باله هایشان کمتر دراز تر باشند، ماهی های دیگرعلاقه ی بیشتری به آنها نشان می دهند.

- یک بار از یک هنرمندی شنیدم که گفت وقتی یک نفر هیچ مشکلی نداشته باشد، ذهنش به طور خودکار راهی برای ابداع مشکلات پیدا می کند.

  • این که شما حاضرید برای چه چیزی بجنگید، تعیین می کند که شما چه کسی خواهد بود.
  • شادی تنها از یک چیزی نشأت می گیرد. اهمیت دادن به چیزی فراتر از خویشتن و باور این که شما جزیی مفید در یک کلیت بزرگ تر هستید  و زندگی شما، تنها اثر جانبی یک تولید غیرقابل فهم و بزرگ است.