پنج قدم فاصله

(دیدگاه {{model.count}} کاربر)
تعداد
نوع
ویژگی‌های محصول
  • خلاصه کتاب: چشمانم را باز می‌کنم. به سقف خیره می‌شوم. همه‌چیز... ویل. سعی می‌کنم به اطراف نگاه کنم؛ ولی خیلی ضعیفم. افرا...
  • مشخصات: موضوع:داستان و رمان نویسنده:ریچل لیپینکات مترجم:فاطمه صبحی ناشر:میلکان تعداد صفحه:217
175,000 تومان
آماده ارسال ناموجود
  • {{value}}
کمی صبر کنید...

کتاب پنج قدم فاصله داستان زیبای زندگی استلا و ویل است که هردو به فیبروز کیستیک مبتلا هستند. این بیماری دستگاه تنفسی را درگیر می‌کند و زمینه‌ساز عفونت‌های مختلف باکتریایی می‌شود. به همین دلیل استلا و ویل باید هر چندوقت یکبار باید برای چکاپ وضعیت ریه‌هایشان در بیمارستان بستری شوند. یک روز استلا و رفتار گرم او با بیماران و مسئولان بیمارستان نظر ویل، بیمار پنج اتاق آن‌طرف‌تر را جلب می‌کند. ویل به دنبال استلا تا طبقه پنجم و بخش نوزادان می‌رود و آنجا چندکلمه‌ای با هم حرف می‌زنند اما گفت‌‌وگویی چندان دلچسبی ندارند. استلا از زبان پرستار می‌شنود که ویل، علاوه بر داشتن فیبروز کیستیک دچار یک بیماری خطرناک دیگر هم هست و با وجود این بیماری، چند سال دیگر خواهد مرد. او به استلا توصیه می‌کند که فاصله‌اش را با ویل حفظ کند چون در صورت گرفتن آن بیماری سرنوشت او هم مانند ویل خواهد شد. اما شرایط جور دیگری پیش می‌رود و آنها روز به روز بهم نزدیک‌تر می‌شوند.

خلاصه کتاب
چشمانم را باز می‌کنم. به سقف خیره می‌شوم. همه‌چیز کم‌کم واضح می‌شود. درد عمل در تمام بدنم پخش شده.
ویل.
سعی می‌کنم به اطراف نگاه کنم؛ ولی خیلی ضعیفم. افرادی در اتاق هستند؛ ولی او را نمی‌بینم. سعی می‌کنم حرف بزنم؛ ولی به‌خاطر دستگاه تنفس مصنوعی در دهانم نمی‌توانم....
مشخصات
موضوع:داستان و رمان
نویسنده:ریچل لیپینکات
مترجم:فاطمه صبحی
ناشر:میلکان
تعداد صفحه:217

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...