کتاب «ویل» به داستان زندگی و حرفه «اسمیت» میپردازد و روایتی از روند بزرگ شدن او در غرب فیلادلفیا تا تبدیل شدنش به یک هنرپیشه است. ویل اسمیت در این باره گفته است: وقتی ذهن خودت را به تصرف درآوری آن گاه آسان است در دنیای مادی مانوور بدهی. به این باور دارم. وقتی ذهن خودت را شناختی، هر تجربه، هر احساس، هر نتیجه؛ چه مثبت چه منفی، به راحتی به جلو میبردت تا تجربه و رشد بیشتری داشته باشی. این اراده ویل واقعی است. به جلو رفتن با وجود همه چیز. و جلو رفتن در راهی که دیگران را با تو همراه کند؛ به جای اینکه آنها را پشت سر بگذاری.
محصولات مرتبط
خلاصه کتاب
تأثیرگذارترین درسهایی را که یاد گرفتهام بهرغم میل خودم بوده است. در برابرشان مقاومت کردم، تکذیبشان کردم، اما بالاخره سنگینی حقیقت آنها اجتنابناپذیر شد. دیوار آجری پدرم یکی از آن درسها بود.
روزها کش میآمدند. هرقدر هم که از پذیرشش بدم میآمد، حرفهای پدرم به من ثابت شد. وقتی روی دیوار تمرکز میکردم، کار انگار ناممکن و تمامنشدنی بود، اما وقتی روی یک آجر تمرکز میکردم، همهچیز آسان میشد. میدانستم که یک آجر لعنتی را میتوانم درست سر جایش بگذارم.با گذشت هفتهها، آجرها بالا میرفتند و سوراخ هم کمی کوچکتر میشد. کمکم دریافتم که تفاوت میان کاری که ناممکن بهنظر میرسد و کاری که انجامپذیر است در نحوهٔ نگرش است. حواست به دیوار است یا آجر؟ چه موفقیت در آزمونهای قبولی در دانشگاه، چه موفقیت در رسیدن به جایگاه یکی از اولین هنرمندان جهانی هیپهاپ و چه ساختن یکی از موفقترین زندگیهای شغلی در تاریخ هالیوود، در همهٔ موارد، هدفهای بزرگِ بهظاهر محال را میتوان به وظایف کوچکتر تقسیم کرد؛ دیوارهای عبورناپذیر از مجموعهٔ آجرهای کنار هم تشکیل شدهاند.
مشخصات
موضوع:زندگینامه و خاطرات
نویسنده:ویل اسمیت
مترجم:محمدرضا شفایی
ناشر:میلکان
تعداد صفحه:488
دیدگاه خود را بنویسید