کیت باولر در کتابش «هر اتفاقی دلیلی دارد؛ و دروغ های دیگری که دوست داشته ام» شرح حال بیماریاش درد و رنج آن و این که چگونه این بیماری سبب شد تا شروع به تحقیق در باورها و اعتقادات مردم امریکا کند را برای ما روایت کرده است. این کتاب تمامی پرسشها و پاسخهای باولر را درباره معنویات دربردارد.
محصولات مرتبط
خلاصه کتاب
کیت سرطان دارد و زیاد زنده نخواهد ماند اما با این همه شوق زندگی به طور غریزی و بیآنکه او بداند، درونش جریان دارد و او را به پیش میبرد و البته برای او سوالاتی هم ایجاد شده است.این که آیا واقعا خدا عادل است؟ این که اعتقاد مردم به منش و روشی به اسم کیش رفاه که در حال حاضر در آمریکا و جهان در حال تبلیغ است چیزی بیهوده است؟ و پرسشهای اساسی دیگر درباره خدا، ایمان و سرنوشت. «گاهی همین توانایی زیستن در لحظه، بهنظر موهبتی میآید. درد من بهشکلی به درد دیگران متصل است. در خواربارفروشی، خستگی را در چهرهٔ مادر جوانی میبینم و کمکش میکنم کارت بکشد. میایستم تا با مرد بیخانمانی که آن گوشه نشسته حرف بزنم. آزادانه و بی هیچگونه کینهای بذلوبخشش میکنم. میتوانم ببینم که مردم چطور بهسختی تلاش میکنند آن را بهدست بیاورند؛ اما دیوارهایی که آنها را از فروپاشی حفظ میکنند، چقدر سستاند. دو ماه بیشتر برای زندگی ندارم. باز روی یکی از صندلیهای شیمیدرمانی نشستهام و داروهای ایمنیدرمانی بهارزش شانزدههزار دلار ازطریق دریچهای در قفسهٔ سینهام، درون خونم پمپاژ میشود.» این اثر شرح حالی شگفتانگیز است که باید در قفسه هر کتابخانهای باشد. درست کنار باقی کتابهای فوق العادهتان.
دیدگاه خود را بنویسید