«عشق هرگز فراموش نمیکند» سومینو جدیدترین رمان سالی هپورث، نویسنده استرالیایی است. آنا فراستر دختری است که در سی و هشت سالگی دچار آلزایمر شدهاست. خانوادهاش او را به موسسهای میفرستند که از این بیماران نگهداری می کند. آنجا پسری که تقریبا همسن آنا است به نام «لوک» به او نزدیک میشود. آنچه آنا انتظارش را ندارد عشقی است که بین آنها جان میگیرد.
محصولات مرتبط
خلاصه کتاب
دفترچه یادداشتم را از کشوی میز درمیآورم. به یاد آخرینباری که پشت میز نشستم و چیزی یادداشت کردم میافتم. در این مدت کوتاه خیلی چیزها تغییر کردهاند. اینبار نامهای به خودم مینویسم؛ به آیندهی خودم. اول نوامبر ۲۰۱۳ آنای عزیز امروز قولی بزرگ دادی. تو به مرد جوانی که چشمانی میشی و براق دارد قول دادی که تا آخر زندگی با او بمانی. قول دادی که خودت کلیدی را نزنی و به زندگیات پایان ندهی. دیگر هیچ خروج اضطراریای وجود ندارد. باور اینکه تو چنین قولی داده باشی، سخت است. همین حالا هم که مشغول نوشتن هستی، توان باورش را نداری. پس چرا موافقت کردی؟ موافقت کردی، چون این مرد همان مردی است که هرگز انتظارآمدنش را به زندگیات نداشتی. تو موافقت کردی، چون خودت خوب میدانی که حتی اگر بخواهی هم نمیتوانید مدت زیادی کنار هم باشید. تو موافقت کردی، چون این مرد بهترین انگیزه برای ادامهی این زندگی است. بهزودی این قولت را از یاد خواهی برد؛ به همین خاطر است که اکنون آن را ثبت میکنی. پس هرگاه این نامه را خواندی، یک چیز مهم را بدان و به خودت یادآوری کن! آنا فراستر هرگز قولش را نمیشکند.
مشخصات
موضوع:داستان و رمان
نویسنده:سالی هپ ورث
مترجم:فاطمه باغستانی
ناشر:کوله پشتی
تعداد صفحه:360
دیدگاه خود را بنویسید