این داستان که تلفیقی از واقعیت و خیال است با الهام از یک واقعه تاریخی نوشته شده است. یک روانپزشک اوکراینی به اسم زینیدا به دلیلی بیماری بازنشسته میشود او از دوستان آنتوان چخوف، نویسنده معروف روس است که حالا باید دوران بیماری را در ملک خانوادگیاش در یک روستا به سر برد. در حالی که زینیدا با بیماری دست و پنجه نرم میکند چخوف در حال رسیدن به شهرت است و برای اقامت تابستانی ویلای زینیدا را اجاره میکند. این ماجرا مربوط به سال ۱۹۸۸ است. زینیدا خاطرات خود از این ماجرا را در دفتری یادداشت میکند و این دفتر در سال ۲۰۱۴ به دست یک مترجم یه اسم آنا هاردینگ میرسد. آنا درگیر مشکلات زناشویی است و در این بین تصمیم میگیرد خاطرات زینیدا را چاپ کند. با شروع ترجمه این خاطرات او شیفته نوشتههای زینیدا درباره چخوف و مبارزهاش با بیماری میشود...
دیدگاه خود را بنویسید