«مرگ کسب و کار من است» نوشته روبر مِرل(۲۰۰۴-۱۹۰۸)، نویسنده فرانسوی با ترجمهای از احمد شاملو است. این کتاب میکوشد نگاهی داستانی داشته باشد به جنایتهای روی داده در جنگ جهانی دوم.
محصولات مرتبط
خلاصه کتاب
بعد از پسرم دوتا دختر به دنیا آمد و احساس کردم که بارِ وظایفم سنگین شده است. الزی و من به سختی کار میکردیم اما دستِ آخر به این نتیجه رسیدم که باتلاق فقط مختصر بخور نمیری به ما میدهد و بابت آینده، نه ما میتوانیم امیدی بهاش داشته باشیم نه بچههامان. اگر اسبها مال خودمان بود، یا اگر فون یهزریتس ما راــ هرچقدر مختصر هم که باشد ــ تو منافع ایلخی سهیم کرده بود، باز میشد یک جوری جُلِ خودمان را از آب بیرون بکشیم. اما آنچه از خوکها و مرغ و ماکیان و سبزیکاری به دست میآمد آن قدری نبود که کوره بگوید شفا، یا فردا که بچهها پا گرفتند بشود با آن به طور شایستهیی تربیتشان کرد. باوجود این من تا آن اندازه به این مسئله توجه نمیکردم که از کار کردن روی زمین چشم بپوشم. بلکه درست به عکس، برای من در کار مزرعهداری چیزی فوقالعاده و معجزهآسا وجود داشت: یقین داشتم که همچنان خورد و خوراکم تأمین است. این احساسی بود که الزی نمیتوانست درکش کند، چون که او همیشهی خدا تو مزرعه زندهگی کرده بود. اما من زندهگی دیگری را از سر گذرانده بودم، و گهگاه، شبها وحشتزده خواب میدیدم که فون یهزریتس ــ همانجور که وقتی از قبولِ ازدواج شانه خالی کردم تهدیدم کرده بود ــ بیرونم انداخته، و دوباره بیکار و بیپناه، با پاهای لرزان و شکمی که از فرط تشنج شکنجه میشود تو کوچههای شهر م. ویلان و سرگردانم. لرز لرزان و خیس عرق از خواب میجستم و حتا پس از بیدار شدن هم مدتی وقت لازم بود تا خاطرجمع بشوم که تو باتلاق در اتاق خودم هستم و الزی در کنارم است.
مشخصات
موضوع:داستان و رمان
نویسنده:روبر مرل
مترجم:احمد شاملو
ناشر:نگاه
تعداد صفحه:415
دیدگاه خود را بنویسید