داستان پیرمرد و دریا در مقایسه با اغلب داستانها، از جهات بسیار، اثرى استثنایى است. دوره وقوع حوادث آن بسیار كوتاه است؛ بخش بزرگى از آن در طى سه روز و سه شبى رخ مىدهد كه پیرمرد در دریا بهسر مىبرد.
محصولات مرتبط
خلاصه کتاب
پیرمردی بود که یکه و تنها در قایقی روی گلف استریم ماهی میگرفت و هشتادوچهار روز پیاپی گذشته بود بدون آنکه یک ماهی هم گرفته باشد. در چهل روز نخست، پسربچههای کمکش میکرد. اما پس از چهل روز که هیچ ماهی به تورشان نیفتاد، پدر و مادر پسرک گفتند پیرمرد سالائو[۱] است، یعنی بختبرگشته ترین آدم روی زمین است، و پسرک به دستور آنها پیش ماهیگیر دیگری رفت که در نخستین هفته سه ماهی بزرگ گرفته بود. پسرک از اینکه هر روز پیرمرد را میدید که با قایق خالیاش برمیگردد، غمگین میشد و همیشه از ساحل پایین میرفت تا در بالا کشیدن طنابهای چنبرهشده یا قلاب و زوبین ماهیگیری و بادبانی که به دور دکل پیچیده شده بود، به او کمک کند. بادبان را با گونیهای آرد وصله دوزی کرده بود و هرگاه که آن را به دور دکل میپیچید، به پرچم شکست همیشگی میمانست.
مشخصات
موضوع:داستان و رمان
نویسنده:ارنست همینگوی
مترجم: محمدتقی فرامرزی
ناشر:نگاه
تعداد صفحه:215
دیدگاه خود را بنویسید