یخ شکن‌ها

(دیدگاه {{model.count}} کاربر)
تعداد
نوع
ویژگی‌های محصول
  • خلاصه کتاب: چرا من باید جان بکنم و تو پولدار و خوشبخت باشی؟ فرض کنیم ما هر دو نتورکر هستیم. بعد از یک جلسه‌ی ه... «چی میل دارید؟» من جواب می‌دهم، «اوه، یه همبرگر، یه ظرف سیب‌ز... پیشخدمت غذا را می‌آورد. من غذا را می‌خورم. راه می‌... «عجب کاریه این. هیچ‌کس اینجا علاقه‌ای به امتح... حالا شما در همان جلسه‌ی هفتگی فروش شرکت کرده‌اید.... «چی میل دارید؟» شما می‌گویید، «دوست داری همیشه پیشخدمت باشی ی... پیشخدمت چندثانیه‌ای به فکر فرو می‌رود و می‌گوید، &... شما تکرار می‌کنید، «دوست داری همیشه پیشخدمت ب... پیشخدمت سریع می‌گوید، «تا چه کاری باشه. من نم...
  • مشخصات: موضوع:مدیریت و کسب و کار نویسنده:تام شرایتر مترجم:علی معتمدی ناشر:رخداد کویر تعداد صفحه:107
78,000 تومان
آماده ارسال ناموجود
  • {{value}}
کمی صبر کنید...

کتاب یخ شکن ها کتابی در زمینه مدیریت و کسب و کار از تام شرایتر، معروف به ال بزرگ است. او بیش از ۴۰ سال است که در بازاریابی شبکه‌ای فعالیت می‌کند و علاوه بر تألیف مجموعه کتاب‌های آموزشی، در بیش از ۸۰ کشور دنیا سخنرانی کرده است و روش‌های مشتری‌یابی و شیوه‌های صحبت با مشتری احتمالی را با بررسی تک‌تک واژه‌ها و تأثیر آنها آموزش داده است. این اثر بر روش های بازاریابی موفق تاکید دارد و درواقع می‌خواهد به شما بیاموزد که چگونه عمل کنید تا مشتری اصرار کند محصولتان را به او معرفی‌کنید.

خلاصه کتاب
چرا من باید جان بکنم و تو پولدار و خوشبخت باشی؟
فرض کنیم ما هر دو نتورکر هستیم. بعد از یک جلسه‌ی هفتگی فروش، من به رستوران دِنی می‌روم تا شام دیروقت بخورم. پشت یک میز می‌نشینم و پیشخدمت می‌آید و می‌گوید،
«چی میل دارید؟»
من جواب می‌دهم، «اوه، یه همبرگر، یه ظرف سیب‌زمینی سرخ‌کرده، یه سالاد یک‌نفره، یه سالاد سزار، کمی ماکارونی و پنیر، نان سیر، کیک قره‌قاط، پای سیب، بستنی، مقداری کیک شکلاتی، و یه دونه نوشابه‌ی رژیمی.»
پیشخدمت غذا را می‌آورد. من غذا را می‌خورم. راه می‌افتم به سمت پارکینگ که سوار ماشینم شوم و با خود می‌گویم،
«عجب کاریه این. هیچ‌کس اینجا علاقه‌ای به امتحان کردن فرصت کاری جدید نداره. هیچ‌کس شغل پاره‌وقت نمی‌خواد. هیچ‌کس نمی‌خواد پول بده و کسب‌وکار جدیدی رو راه بندازه. هیچ‌کس نمی‌خواد فروشنده بشه. همه فقط می‌خوان وقتی رفتن خونه تلویزیون تماشا کنن. عجب کاریه این.»
حالا شما در همان جلسه‌ی هفتگی فروش شرکت کرده‌اید. بعد از جلسه، به رستوران دِنی می‌روید تا شام دیروقت بخورید. شما پشت میزِ کناریِ من می‌نشینید، و همان پیشخدمت پیش شما می‌آید و می‌گوید،
«چی میل دارید؟»
شما می‌گویید، «دوست داری همیشه پیشخدمت باشی یا به فکر یه فرصت کاریِ دیگه‌ای‌ام هستی؟»
پیشخدمت چندثانیه‌ای به فکر فرو می‌رود و می‌گوید، «چی؟»
شما تکرار می‌کنید، «دوست داری همیشه پیشخدمت باشی یا به فکر یه فرصت کاریِ دیگه‌ای‌ام هستی؟»
پیشخدمت سریع می‌گوید، «تا چه کاری باشه. من نمی‌خوام تا آخر عمرم اینجا پیشخدمتی کنم. حالا چه کاری هست؟»
مشخصات
موضوع:مدیریت و کسب و کار
نویسنده:تام شرایتر
مترجم:علی معتمدی
ناشر:رخداد کویر
تعداد صفحه:107

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...